شباهت گروه القاعده با جامعه بهائی پیرو بیت العدل؛ خوان کول جامعه بهایی پیرو بیت العدل را در برخی از جهات شبیه به گروه القاعده می داند؛ او مقاله ای با عنوان مشابهت گروه القاعده و جامعه بین المللی بهائی پیرو بیت العدل می نویسد:
بهائیت طرفدار و مدعی محبت جهانی مدارا و عدم خشونت و جدایی دین و سیاست است. در متون و نصوص بهائی، بارها و بارها تاکید شده است که رهبران بهائی باید امور حکومتی را به سیاستمداران واگذار کنند.
فرقه نوظهور
متأسفانه يك فرقه نوظهور بهائی خلق شده است که به لحاظ ساختاری شبیه القاعده است. اگرچه از نظر شیوه و نه هدف و ایده آل ها، با آن فرق دارد. آنها معمولاً در کارشان خشونت و ترور ندارند . اگرچه بعضی اعضای جامعه بهائی از این روشها بدشان نمی آید . اما نکته بسیار مهم و خطرناك آن است که این گروه بالاترین و مهمترین نهادهای این آئین را تصرف کرده و در اختیار گرفته است.
القاعده معتقد به انهدام و نابودی حکومت های سکولار و عرفی و جایگزینی آنها با یک حکومت دینی فاشیستی است. بهائیت هم معتقد به انهدام و نابودی حکومتهای سکولار و عرفی و جایگزین ساختن آنها با يك حكومت بهائی فاشیستی است.
القاعده میکوشد نظام خلافت را در جهان برپا نماید
القاعده میکوشد نظام خلافت را در جهان برپا نماید. بهائیان طرفدار حکومت بھائی، بیت العدل جهانی را جایگزین خلفت کرده و رؤیای حکومت بر جهان را دارند
القاعده نظام دمکراسی پارلمانی را نظامی فاسد، سرمایه محور و غیر پاسخگو میداند و از آن ابراز انزجار میکند؛ بهائیان نیز از دمکراسی پارلمانی بیزارند و نهادهای دینی بدون انتخابات آزاد را جایگزین پارلمانها میکنند فیروز کاظم زاده از رهبران بهائی در سال ۱۹۸۸ اظهار داشت
اگر کسی از عملکرد محفل ملی ناراضی است میتواند به محفل ملی شکایت کند… این موضوع با ایجاد کمپین یا تهیه طومار و ارسال آن به این طرف و آن طرف برای جمع کردن امضاء و اعتراض به فعالیتهای نهادها متفاوت است.
چنین اقداماتی ممکن است مورد تأیید و پشتیبانی دمکراسی آمریکایی باشد ولی ربطی به بهاء الله و بهائیت ندارد. ما همواره باید به یاد داشته باشیم که نهادها و مؤسسات بهائی دارای حالتی غیر عادی و منحصر به فرد و ترکیبی از حکومت و نیز دمکراسی است. نهادهای بهائی توسط ما ایجاد نشده اند بلکه توسط خداوند ایجاد شده اند.
القاعده گروه های كوچك متشکل را در سراسر جهان برای کار در زمینه حاکمیت دینی به کار میگیرد و مسلمانان بیگناه را از داخل مساجد عضوگیری میکند؛ بهائیان طرفدار بیت العدل نیز گروه های مخفی در درون جامعه بهائی دارند و در جلسات و اجتماعات بهائی تزیید معلومات، افراد بهائی را عضوگیری کرده و دیدگاه انحرافی خود را به آنها القاء می کنند.
القاعده خواهان اطاعت محض اعضاء است و اجازه هیچگونه انتقاد و مخالفتی را نمیدهد، بیت العدل نیز خواهان اطاعت محض بهائیان است و هیچ گونه انتقاد و اعتراضی را تحمل نمیکنند.
خوان کول همچنین معتقد است:
بهائیت اولیه که از ویژگی رواداری و تحمل عقاید مخالف، آزادی بیان دیدگاه متفاوت و تعهد و التزام به جدایی دین و سیاست برخوردار بود
اکنون با خطر جدی سلطه و حاکمیت فرقه حاکمیت طلب مواجه است.
این طرز تفکر نه تنها خطری برای بهائیت بلکه تهدیدی برای کل جهان است. با وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ، حال که دانستیم حاکمیت انحصار طلب ما را به کجا میبرد از همه بهائیان میخواهم تا از این راه دست بکشند. متون و نصوص را يك بار دیگر بخوانند و از ارزشهای حقیقی طرفداری کنند.
شباهت گروه القاعده با جامعه بهائی پیرو بیت العدل
نتیجه گیری
خوان کول یکی از منتقدان تشکیلات بهائی بعد از حداقل ۲۴ سال عضویت در تشکیلات بهائی و فعالیت در جهت تبلیغ بهائیت، نهایتاً به دلیل مواضع انتقادی و دیدگاه های آزاداندیشانه ای که داشت از بهائیت اخراج گردید. او معتقد است بیت العدل رهبری جامعه بهائی در حیفا که عمدتاً وظیفه قانونگذاری و تشریع قوانین جدید را در بهائیت به عهده دارد فراتر از اختیارات خود عمل میکند و با تفسیر و تبیین متون بهائی برخلاف آموزه های بهائی و نظرات بهاء الله و عبدالبهاء و به بهانه های مختلف، دست به تکفیر و اخراج افراد معترض در جامعه بهائی میزند. او ضمن اعلام ناکارآمدی تشکیلات بهائی و قابلیت فسادپذیری در آن، معتقد است بهائیت عملاً در طول سالهای طولانی فعالیت خود پیشرفت قابل توجهی نداشته و از رشد لازم برخوردار نبوده است. خوان کول معتقد است تشکیلات بهائی به دنبال دیکتاتوری و حکومت تك حزبی و حذف نظام پارلمانی است نظامی که در آن زنان از حضور در بالاترین رده مدیریتی آن یعنی بيت العدل محروم شده اند.
به بهائیان توصیه میشود فقط از بیت العدل تبعیت نمایند تا در معرض طرد و اخراج از جامعه بهائی قرار نگیرند. در این نظام افراد فرهیخته، صاحبان رسانه و افراد آكادميك، كه ديدگاه و یا برداشتی متفاوت از رهبری بهائیت دارند شناسایی و در معرض تخطئه و اخراج قرار میگیرند. این رفتارهای بهائی همگی مورد انتقاد کول قرار گرفته است.
خوان کول به مسئله سانسور گسترده در واقعیتهای تاریخی در بهائیت پرداخته و تغییر تاریخ گذشته ،بهائی حذف و یا ترجمه غلط قسمت هایی از آن را اقدامی غیر صادقانه تلقی میکند. او برخلاف تشکیلات بهائی و بیت العدل ، رژیم صهیونیستی را رژیمی ظالم و کودک کش معرفی میکند و با ذکر قرائنی، تشکیلات بهائی را از جهاتی مشابه با تشکیلات القاعده معرفی میکند و در خاتمه نتیجه میگیرد اصول اولیه بهائیت که بر اساس رواداری و تحمل عقاید مخالف و آزادی بیان و عدم مداخله در امور سیاسی طراحی شده بود، اکنون با خطر جدی سلطه و حاکمیت فرقه ای حاکمیت طلب مواجه شده است.
https://groups.google.com/forum/#!topic/talk.religion.bahai www.fglaysher.com/bahaicensorship/Bahai%20al-Qaida.html www.thebahaiinsider.com/2012/02/20