علت حضور بهائیان در ارتش

خاستگاه و علت ورود بهائیان به ارتش چه بود؟ آموزه‌های بهائیت یا تاکتیک سیاسی یا هردو؟

شاداب عسکری :

ببینید ایدئولوژی تبلیغی بهاییان مدعی است نظامی‌گری در آموزه‌­های بهاییت جایگاهی ندارد. علی‌محمد باب در ابتدای حرکتش، احکام جهادی صادر می‌کرد و حتی تعدادی از سوره­‌های کتاب «احسن القصص» خود را به جنگ و محاربه با دشمنان اختصاص داد. به روایت رسمی خود بهاییان، موضوع جهاد را از میان برداشته و پیروان خود را از جنگ نهی می‌کند. چرا که طرح این‌گونه مطالب و اعمال این رویه از سوی باب، به‌شدت باعث تضعیف آنان شده بود. عبدالبهاء هم مطالبی عنوان کرده که حکم بر نفی جهاد دارد. توجه کنید که این احکام در زمانی صادر می‌شدند که کشور ایران از شمال، جنوب و شرق، در معرض شدیدترین تهاجم‌­های نظامی و سیاسی کشورهای روس و انگلیس واقع شده بود و دلیران ایرانی در نبرد با بیگانگانی که قصد تجزیه کشور را داشتند، به جدال و جهادی سخت و مردانه برخواسته بودند. آنگاه، عبدالبهاء آیه نازل می‌کرد که: «کتاب اقدس ناسخ این احکام است؛ زیرا سیف (شمشیر) بکلی نسخ شده و تعرض به دیگران به‌کلی ممنوع گشته، حتی مجادله با سایر ملل جایز نیست.»

بنابراین بطور قطعی می‌شود گفت نظامی‌گری در آموزه‌­های بهائیت هیچ جایگاهی ندارد، اما عملکرد تشکیلات بهائیت، خلاف این است. چرا؟ چون در زمان شاه تعداد قابل توجهی از بهائیان رسمی، در رده‌های مختلف ارتش حضور دارند و هم‌زمان عضو رسمی، فعال و موثر تشکیلات بهائیت هم هستند. حتی از 27 نفری که شوقی افندی در سال 1335 به عنوان ایادیان امرالله انتخاب کرده، 9 نفرشان ایرانی‌اند و دو نفر از آنها ارتشی هستند:

سرلشکر شعاع­الله علایی و سرهنگ جلال خاضع. این معنایش مشخص است. حتی مکرر مصادیقی وجود دارد که چند نفر از یک خانواده بهائی، ارتشی هستند. خب اگر واقعا بهائیت با نظامی‌گری مخالف است، این حضور پرشمار و به رسمیت‌شناخته‌شده را چطور باید معنا کرد؟ اگر جنگ پدیده مذمومی است و بهاییان در هیچ جنگی شرکت نمی‌کنند، پس حضور آنان در رأس مهمترین نهاد رسمی کشور که کارویژه‌اش رزم و مبارزه و جنگ است چه معنایی دارد؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + 3 =