امروزه فرقه ضاله بهائیت به دلیل اصول فرسوده و ناکارآمد، طریق تحلیل معضلات اجتماعی را در پیش گرفته است. جالب است که تحلیل بهائیان از معضلات اجتماعی نیز کاملا غیرمنصفانه و با سیاه نمایی همراه است و جالب تر اینکه منشاء بسیاری از مشکلات نیز تشکیلات صهیونیستی بیت العدل بهائیان می باشد.
هر جریان و مکتبی با اصول بنیادین خود، به تبلیغ می پردازد و می کوشد تا به وسیله تبیین مبانی، مخاطب را با خود همراه نماید. حال اگر این اصول فاقد جذابیت یا مشمئز کننده باشند، بهترین طریق تبلیغ، استفاده از رویکردهای اجتماعی-عرفی است.
امروزه فرقه ضاله بهائیت به دلیل اصول فرسوده و ناکارآمد، طریق تحلیل معضلات اجتماعی را در پیش گرفته است. جالب است که تحلیل بهائیان از معضلات اجتماعی نیز کاملا غیرمنصفانه و با سیاه نمایی همراه است و جالب تر اینکه منشاء بسیاری از مشکلات نیز تشکیلات صهیونیستی بیت العدل بهائیان می باشد.
اگر بهائیان در زمینه مبانی و اصول فرقه شان حرفی برای گفتن داشتند طریق دیگری برای جذب مخاطب انتخاب نمی کردند و با برهان استوار به تحلیل امور می پرداختند. خداوند در قرآن کریم، سوره حج، آیه ۸ می فرماید: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ، و از [ميان] مردم كسى است كه در باره خدا بدون هيچ دانش و بىهيچ رهنمود و كتاب روشنى به مجادله مىپردازد.
بهائیان گاهی در ذیل تبیین و تشریح معضلات اجتماعی که اتفاقا خود بانی آن هستند جملاتی مجعول از سرکردگان فرقه نقل می کنند و می کوشند به این واسطه تهیدستی شان به لحاظ مبانی را توجیه نمایند.
واقعیت این است که مفلسی بهائیان در زمینه نظری و مبانی موجب شده تا همواره در پشت سایر رویکردها پنهان شوند و از موضعی عرفی یا اجتماعی به مسائل ورود کنند. مسلمانان که به برکت قرآن غنی و توانگر هستند، در تبیین امور نیز از مبانی سخن می گویند و از رهنمودهای قرآن کریم بهترین تحلیل را ارائه می دهند. به جد، هیچیک از ادیان، مکاتب و فرقه ها تکیه گاهی مانند قرآن کریم ندارند که به واسطه آن تحلیلی منطبق با واقع ارائه دهند.